نقش والدین در جنسیت جنین

يكي از معضلات اجتماع ما تولّد نوزاداني است كه جنسيت آنها، مطلوب ميل والدين نيست آنان گروهي را تشكيل مي‌دهند كه تحت عنوان بچه‌هاي ناخواسته بررسي مي‌شوند كه خود يكي از عوامل ناهنجاريهاي رفتاري در اجتماع محسوب مي‌شود. درصد بالائي از اين اطفال، تا آخر عمر، ضربه‌هاي عاطفي را كه ناشي از عدم محبت در خانواده باشد، با خود يدك مي‌كشند و چون طعم محبت را نچشيده‌اند، در ابراز آنهم قاصرند. معضل فوق در كشورهاي عقب مانده و در حال توسعه بارزتر مي‌نمايد.

من و همكارم، بالاتفاق مسئول بخش نوزادان در يكی از بيمارستان‌هاي تهران بوديم و بصورت يك شب در ميان در بخش كشيك مي‌داديم و وظيفه داشتيم بعد از معاينه نوزادان وضعيت آنها را از نظر سلامت و بيماري، به اطلاع والدينشان برسانيم.

آنروز ضمن معاينه نوزادان، يكي از آنان را دختري بسيار زيبا، خوش‌رنگ، خوش‌مو، شاداب و سلامت ديدم. با چشم‌هاي درشت و سياهش، مرا نظاره مي‌كرد و با مكيدن انگشت شست گرسنگيش را نمايان مي‌ساخت، هنگام ملاقات مادر، جهت اعلام خبر سلامتي نوزادش او را سخت آشفته و پريشان مشاهده كردم گوئي هجوم افكار زائد، او را آنقدر اسير كرده بود كه حرفهاي مرا نمي‌شنيد. پس از اتمام توضيحات من، در حاليكه مضطرب مي‌نمود، اظهار داشت تولد بچه نه تنها مرا خوشحال نكرد بلكه او را مسبب فروپاشي زندگيم مي‌دانم. و در جواب سؤال من كه توضيح بيشتري طلب كرده بودم گفت كه نوزاد من، سومين دختري است كه طي مدت كوتاه زندگي مشترك او و همسرش (به مدت 5 سال) بدنيا آمده است و شوهرش قبلاً اعلام كرده است كه چنانچه نوزاد منتظر دختر باشد، زن، حق مراجعت به منزل مألوف را ندارد زيرا او، بعنوان همسر، نتوانسته است تمنيات شوهر را برآورد بنابراين خانه مشترك قبلي جاي ايشان نيست ! !

سبحان‌الله .... با شنيدن صحبت‌هاي آن زن، بسيار دلگير شدم و حيرت كردم كه چطور مردم مي‌توانند باران رحمت حق را ناديده بگيرند و با چه جسارتي كفران نعمت مي‌كنند؟ مگر پسر چه ويژگي دارد كه دختر فاقد آن است؟ مگر اينها همان مرغ باغ ملكوت نيستند كه بعلت قفس جسمشان بدست ما سپرده شده‌اند تا آنها را رشد دهيم؟

زن در شرايطي نبود كه علت جنسيت فرزندش را از نظر علمي برايش توضيح دهم. از طرفي تصور كردم زني كه دربست فرمايشات مردش را قبول مي‌كند و خود را خاطي مي‌پندارد، اصولاً تفكر علمي ندارد. به اعتقاد من ، پزشكان، در هر رشته تخصصي، وظيفه دارند با شكافتن مسائل علمي و مواضيع مختلفه پزشكي، با زبان ساده كه درك آن براي توده مردم راحت باشد، آگاهي آنان را نسبت به مطالب مطروحه افزايش دهند و به اين ترتيب در حل معضلات اجتماعي، شركت نمايند. جنسيت جنين هم يكي از مواضيعي است كه همگان در مورد آن بايد مطلع باشند و في‌الواقع بايد بدانيم كه در تعيين جنسيت كودك، اين مرد است كه رل اصلي را بعهده دارد.

براي آنكه مطلب كاملاً مركوز ذهن شود، بطور مختصر فيزيولژي سيستم تناسلي را در زن و مرد بررسي مي‌كنيم. اعضاء تناسلي در دو جنس، سلول‌هاي تناسلي را بوجود مي‌آورند كه با تلاقيِ اين دو نوع سلول، سرانجام جنين در دستگاه تناسلي ماده پرورش داده مي‌شود. اين دستگاه نزد زن، از دو تخمدان، دو لوله رحمي، جسم و گردن رحم، و واژن يا مهبل تشكيل شده است كه همگي در داخل استخوان لگن قرار گرفته‌اند. هر تخمدان در يك طرف استخوان لگن، (درون حفره شكم) و كاملاً نزديك به انتهاي آزاد لوله رحمي نزديك به خود قرار مي‌گيرد. روي تخمدان، تعداد زيادي برآمدگي بنام كيست وجود دارد كه هر كدام حاوي سلول تناسلي ماده يا تخمك مي‌باشد. در هنگام بلوغ چرخه‌هاي منظّم ماهيانه‌اي شروع مي‌شود كه به آنها چرخه‌هاي جنسي يا (Sexual cycles) گفته مي‌شود و در شرايط طبيعي هر ماه يكي از كيست‌هاي نامبرده بزرگ شده و به سطح تخمدان مي‌آيند سپس از داخل آن، سلول تناسلي ماده يا تخمك (ovul) خارج مي‌گردد كه بلافاصله بوسيله انتهاي آزاد لوله رحمي، كه داراي تعدادي استطاله پرعروق است گرفته شده و به مدخل لوله هدايت مي‌شود تا مآلاً به حفره رحمي وارد شود و اين چرخه، هرماه تكرار مي‌گردد و تخمدان‌ها متناوباً و به نوبت فعاليت تخمك‌گذاري را بعهده مي‌گيرند. دستگاه تناسلي نزد مرد، عبارت از بيضه‌ها، كه سازنده سلول‌هاي تناسلي مرد يا اسپرماتوزوئيد مي‌باشد و برخلاف تخمدان‌ها، خارج از محوطه شكمي و در داخل كيسه بيضه قرار دارند. سپس مجاري هدايت كننده سلول‌هاي نامبرده و بالاخره آلت تناسلي يا penis مي‌باشد. مجاري فوق (هدايت كننده) اسپرماتازوئيدها را كه در مايع اسپرم شناورند، به طرف آلت تناسلي هدايت مي‌كنند. سلول‌هاي بدن انسان بطور كلي، هريك داراي 46 كروموزوم مي‌باشد كه 44 عدد آنها را غير جنسي، و 2 عدد باقيمانده را جنسي مي‌ناميم. كروموزوم‌هاي اجسام ميله‌اي شكلي هستند كه ذرات ريزي بنام ژن را كه حامل اطلاعات ژنتيكي است حمل مي‌كنند و آنها را از اعقاب به نسل مي‌رسانند. در جنس ماده كروموزوم‌هاي جنسي را بصورت XX نشان مي‌دهيم و در جنس نر، يكي را با X و ديگري را با y تصوير مي‌كنيم.

سلول‌هاي تناسلي يعني تخمك زن و اسپرماتوزوئيد مرد، هر يك فقط 23 كرومزوم دارند كه 22 عدد آنها غير جنسي و يك عدد از نوع جنسي است. بنابراين سلول‌هاي بدن و سلول‌هاي جنسي، از نظر تعداد كروموزومها با هم تفاوت دارند زيرا بعد از عمل لقاح و تلاقي سلول‌هاي جنسي با يكديگر، سلول جديدي شكل مي‌گيرد بنام سلول تخم يا zygote كه مانند سلول‌هاي ديگر در بدن انسان، محتوي 46 كروموزوم خواهد شد و بعد از تقسيمات سلولي بسيار، جنين كامل را بوجود خواهد آورد.

در هنگام باروري، تخمكي كه از تخمدان جدا شده، بوسيله استطاله‌هاي لوله رحمي گرفته مي‌شود و وارد لوله رحمي مي‌گردد و از آنجابه بطرف حفره رحم، شروع به حركت مي‌كند. در همين هنگام اسپرماتوزوئيدهائي كه در واژن ريخته شده‌اند (طي عمل جنسي) طول حفره رحمي را طي كرده، بطرف لوله رحم سرازير مي‌شوند و در داخل لوله، تلاقي دو سلول نر و ماده صورت مي‌گيرد كه حاصل اين تلاقي، بوجود آمدن سلول تخم يا zygote است كه بلافاصله بطرف حفره رحمي حركت كرده، در آنجا مستقر گرديده و جنين را شكل مي‌دهد. نتيجه اينكه براي تشكيل جنين، دو سلول جنسي نر و ماده با هم تلاقي مي‌كنند.

سلول جنسي ماده، هميشه حاوي كروموزوم x است ولي سلول جنسي نرف گاهي كروموزوم x را حمل مي‌كند و زماني كروموزوم y را، بنابراين جنس جنين به اين ترتيب تعيين مي‌گردد كه كدام يك از كروموزوم‌هاي سلول جنسي نر، دست اندر كار عمل لقاح مي‌گردد در زمان لقاح فقط يك تخمك داريم (باستثناء حاملگي‌هاي چند قلو) ولي تعداد كثيري اسپرماتوزوئيد وجود دارند، ولي مآلاً يكي از آنها با تخمك تلاقي مي‌كند و بقيه از بين مي‌روند.

اگر در هنگام لقاح، اسپرماتوزوئيد حاوي كروموزوم x باشد، با تلاقي كروموزوم x تخمك، جنين دختر خواهد شد و اگر كروموزوم y آزاد شود، با تلاقي كروموزوم x تخمك، جنسيت جنين پسر تعيين مي‌شود. حال اگر افكار را بصورت بدوي چرخش دهيم و ناپخته سخن برانيم، حق كدامين همسر است كه بعلت انتخاب ذهنيِ جنسِ جنين، آن ديگري را از خود براند؟

اخيراً روانشناسان، و متخصصين تعليم و تربيت كودكان، براين باورند كه زن حامله در دوران حمل بايد روان آسوده داشته باشد و از رفاه فكر برخوردار باشد و بهيچ رو مضطرب نگردد. براي حصول اين مقصود، رعايت نكات ذيل، از امور مبرمه محتومه است. و مي‌تواند چراغي باشد فرار راه زوجين، تا تولد فرزندان ناخواسته را به حداقل نزول دهد:

1- زن و شوهر، براي تولد فرزند در خانواده، بايد كلاملاً آماده باشند تا بتوانند او را در آغوش پرمهرشان بپرورند- در غير اين صورت، زن حامله بعلت نفس حامله شدن، مضطرب مي‌شود.

2- براي زوجين، جنسيت بچه نبايد مطمح نظر باشد و هر دو بايد توافق كنند كه جنس او اعم از دختر يا پسر مطلوب است و داشتن فرزند سالم را آرزو كنند. در غير اين صورت جنس جنين، بنا به خواسته ذهني مرد يا زن، اضطراب را در زن حامله برميانگيزد در حاليكه توهمات ما جنسيت جنين را تغيير نمي‌دهد.

3- نوزاد را از بدو تولد، مطابق جنس او تربيت كنيم نه مطابق ميل خودمان حتي اخيراً عقيده بر اينست كه قبل از تولد او تربيت طفل را آغاز كنيم.

اگر نوزاد مطابق جنس خود تربيت نشود، در سنين بالاتر، اختلالات شخصيتي پيدا مي‌كند.

اميدوارم با افزايش معلومات و كسب آگاهي بيشتر و بينش بهتر، در نهايت آرامش با فرزندانمان، و در خدمت آنها، زندگي كنيم. اطفال را آنچنان بايد قرين مهر و شادي نمائيم كه هرگز حتي به ذهنشان خطور نكند كه از كجا آمده‌اند و آمدنشان بهر چه بوده

دکتر تابان