ورود کاربر

جملات تربیتی

ارجح آن است كه اين تربيت در كانون عائله و بدست مادران صورت گيرد نه آنكه اطفال به پرورشگاهها سپرده شوند

استقلال شخصیت در کودک

 

 

 

استقلال شخصیت در کودکان

شبستان

چگونه به کودکم کمک کنم تا شخصیتی مستقل داشته باشد و به من وابسته نباشد؟

کودکان در بدو تولد موجودات ضعیف و شکننده ای هستند که نیاز به مراقبت مداوم دارند اما به سرعت رشد می کنند و توانایی لازم برای مستقل عمل کردن را بدست می آورند لذا در هر مرحله از رشد ،مراقبتها به شیوه ای باید تغییر کند تا رشد اجتماعی کودک به نحو مطلوب ادامه یابد

از تولد تا پایان یک سالگی کودک بطور کامل به مراقبت اطرافیان نیاز دارد . کودک باید نیاز هایش برطرف و مورد نوازش و محبت قرار گیرد . کودکانی که به شیوه نا مرتب به نیازهایشان پاسخ داده می شود و یا مورد محبت قرار نمی گیرند و یا طرد می شوند ،دنیا را محل نا امنی برای زندگی خواهند یافت و مطمئنا این شروع خوبی برای تعامل با اطرافیان و اجتماع نخواهد بود.

ازدو سالگی تا پایان سه سالگی یعنی زمانی که کودکان خزیدن و راه رفتن را آغاز می کنند احساس می کنند که توانایی و شایستگی انجام کارها را دارند و بسیاری از والدین با این جمله کودکان در این مرحله آشنا هستند که می گویند (خودم خودم )یعنی خودم می خواهم فلان کار را انجام دهم .در این مرحله کودکان اگر چه مهارت لازم را ندارند اما والدین باید از خود شکیبایی نشان دهند و به کودک اجازه دهند برخی کارها راخود انجام دهد اگر به کودکان هیچگونه آزادی داده نشود و بیش از اندازه مورد حمایت قرار گیرند نسبت به توانایی های خود احساس تردید خواهند کرد و این احساس شروع خوبی برای استقلال آنها نخواهد بود .

اما از چهار سالگی به بعد توانایی های حرکتی و ذهنی کودکان به نحو قابل ملاحظه ای افزایش می یابد و بیش از پیش می خواهند که تجربه کنند و در لابلای همین تجربه های خود می آموزند که برخی کارها را نباید انجام دهند و از نظر جامعه پذیرفته نیست و برخی تمایلات خود را باید کنترل کنند . در این مرحله کودکان دوست دارند بازی ها را به ابتکار خود انجام دهند هر طور که می خواهند سر سره بازی یا دوچرخه سواری یا خمیر بازی کنند .والدینی که در کارها و بازی های کودک به حد افراط دخالت می کنند وابتکار را در بازی کردن و فعالیت هایشان از آنان می گیرند و آنان را محدود می کنند ،کودکان را به افراد منفعلی مبدل می کنند که همواره منتظرند تا دیگران کمکشان کنند.

از شش سالگی به بعد کودکان به تقلید از بزرگترها کارهایی را انجام می دهند اگر تشویق شوند ،به آنان آفرین بگوییم و کارهایشان به چشم بیاید احساس شایستگی در آنان بوجود خواهد آمد و سعی می کنند توانایی های خود را رشد دهند در حالی که اگرتلاششان تمسخر شود و با آنان به تند خویی برخورد شود در خود احساس حقارت یا خود کم بینی خواهند کرد.

برای آنکه کودک در آینده شخصیت مستقلی داشته باشد والدین باید به نکات زیر توجه نمایند از جمله :

1- برخی والدین عادت به کنار زدن مداوم موهای کودک،راست کردن شانه اش،تکان دادن خاک لباسش،تو زدن بلوزش توی دامن یا شلوارو غیره دارند . به تدریج که کودک بزرگ می شود باید از این کار پرهیز کنید . ادامه این کارها باعث می شود کودک کم کم به شما وابسته شود و احساس کند خودش نمی تواند این کارها را انجام دهد و حتما باید مادرش در کنارش باشد تا رسیدگی به وضع او نماید.

معلم مهد کودکی تعریف می کرد :که پنج دقیقه بعد از اینکه مادر، مهد کودک را به اصرار من ترک کرد متوجه شدم کودک به دستشویی احتیاج دارد و وقتی به او اصرار کردم به دستشویی برود، وی زمزمه کرد "نمی توانم "

سوال کردم :چرا نمی توانی؟

وکودک جواب داد :"برای اینکه مامانم اینجا نیست .وقتی من تموم می کنم مامانم برام دست می زنه"

معلم لحظه ای فکر کرد و گفت " تو خودت می توانی بروی دستشویی بعد برای خودت دست بزنی"

معلم او را به دستشویی برد و منتظر ماند. پس از چند دقیقه از پشت در صدای دست زدن را شنید. روز بعد مادربه او تلفن زد تا بگوید هنگامی که کودک به خانه رسید اولین کلماتش این بود که "مامان من خودم می توانم دست بزنم دیگه به تو احتیاج ندارم"

2-امروزه ما در تمام کارها عجله داریم معمولا خودمان کودک را بیدار می کنیم، خودمان لباس بر تنشان می کنیم، دگمه هایشان را خودمان می بندیم خودمان کفش را در پایشان می کنیم زیرا این کار برایمان سریعتر و آسان تر است و در عین حال احساس غرور می کنیم در حالی که باید به کودک اجازه داده و فرصت کافی دهیم تاخود ش تلاش کند و در کنار فرصت دادن ، او را راهنمایی کنیم تا در تلاشش موفق شود و احساس کفایت و شایستگی کند. برخی والدین زمانی که کودک تلاش می کند که کاری را انجام دهد ،کار را از دست کودک می گیرند و می گویند" تو نمی توانی "واگر با اصرار کودک مواجه شوند چند دقیقه ای صبر می کنندو چون تلاش کودک به نتیجه نرسید به او می گویند "دیدی گفتم نمی توانی ! حالا بده به من ". این عکس العمل نه تنها کودک را به شما وابسته می کند بلکه باعث می شود در خود احساس بی کفایتی کند و در آینده نيز دست به تلاشهای دیگر نزند.

بسیاری از والدین می گویند که برایشان غیر قابل تحمل است که بایستند و تلاش کودکشان را ببینند

ما در این موارد توصیه می کنیم به جای اینکه کار را از دست کودک بگیرید و خود انجام دهید بهتر است اطلاعات مفیدی در اختیار کودکتان بگذارید مثلا زمانی که کودک تلاش می کند خود زیپ لباسش را بالا بکشد و به مشکل بر می خورد به جای اینکه خودمان اقدام به بالا کشیدن زیپ کنیم و بعد هم خوشحال باشیم از اینکه به او ثابت کرده ایم که نمی تواند از عهده کارها برآید ،می توانیم راهنمایی کنیم و بگوییم "بهتره قبل از اینکه زیپ را بالا بکشی پایین زیپ را فشار بدهی" یا "بعضی وقتها چاره کار اینه که قبل از درست کردن مجسمه، گل را مثل توپ گرد کنی"

البته این بدان معنا نیست که ما هیچگاه نباید کاری بکنیم .مطمئنا هر یک از والدین به موقع تشخیص می دهند که کودک چه وقت خسته شده و به توجه و حمایت و ناز و نوازش نیاز دارند. چه وقت باید خودشان موی کودک را شانه بزنند یا جوراب و کفشش را بپوشانند و چه وقت به عهده خود کودک بگذارند.مادری تعریف می کرد:کودکم می خواست دگمه بلوزش را ببنده .پیش من آمد و دگمه را جلوی دماغم گرفت و آن را به من نشان داد.نزدیک بود تسلیم شوم و دگمه ها را برایش ببندم اما به جای آن با کمی راهنمایی کمکش کردم خودش دگمه هایش را بست و بعد با تفاخر گفت" ببین مامان من خودم این کار را کردم"

مادر دیگری تعریف می کرد وقتی کودکم چیزی را می ریخت من همیشه برایش پاک می کردم اما حالا خودش یاد گرفته . اولین بار وقتی آب میوه اش را روی میز ریخت ،به آب میوه اشاره کردم و به او نشان دادم که چگونه آن را با دستمال کاغذی پاک کند.حالا هر وقت چیزی را می ریزد خودش با اشتیاق آن را با دستمال کاغذی پاک می کند.

3- کار دیگری که والدین باید انجام دهند اینکه موقعیت هایی را فراهم کنند وبه کودک حق انتخاب دهند و بگذارند کودک خود انتخاب کند. شاید پرسیدن از کودک که آیا یک لیوان شیر می خواهد یا نصف لیوان ،نانش را برشته می خواهد یا نرم ،بلوز قرمزش را می خواهد بپوشد یا زرد و غیره، بی اهمیت تلقی شود ولی هر انتخابی هر چند کوچک برای کودک فرصتی را فراهم می آوردتا احساس کند بر زندگی خود کنترل دارد .همه این انتخابات برای کودک ،تمرینات ارزشمندی محسوب می شودکه با تصمیم گیری انجام می دهد و باعث می شود در آینده نیز بتواند با احساس کفایت در مورد شغل ،شیوه زندگی و انتخابهایی که در مقابل دارد ،تصمیم بگیرد وهمواره متکی به دیگران نباشد.

 

بسیار ممنون مقاله بسیار خوبی

بسیار ممنون مقاله بسیار خوبی بود استفاده کردم .

واقعا درسته ما مادر ها بهتره

واقعا درسته ما مادر ها بهتره بگم ما زنها همیشه با عجله ازدواج می کنیم با عجله بچه دار میشیم با عجله کار میکنیم بعضی وقتها با عجله جدا میشیم اما باید بدونیم تربیت بچه عجله ای نیست باید صبر و حوصله داشته باشیم و مطالعه کنیم من که از خواندن این مقاله لذت بردم و در مورد عملکردم کمی فکر کردم .باید در رفتارم با فرزندم تجدید نظری داشته باشم .

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.
  • تگ های مجاز : <a> <em> <strong> <cite> <code> <ul> <ol> <li> <dl> <dt> <dd>
  • خطوط و پاراگرافها به صورت اتوماتیک جدا سازی می شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی

سیستم امنیتی
این سیستم امنیتی برای دفع کامنت های اسپم است.
Image CAPTCHA
حروفی را که در تصویر می بینید را تایپ کنید.