ورود کاربر

جملات تربیتی

انسان طلسم اعظم است ولكن عدم تربيت او را از آنچه با اوست محروم نموده

ناشناس
با عرض سلام وخسته نباشید خدمت شما و تمامی دست اندرکاران. موضوعی پیش آمده که فکرم را مشغول کرده وچون راهکاری بلد نیستم خواستم از دوستان اگر آگاهی و تجربه کافی دارند در اختیار من بگذارند.پدر خانم بنده فردی است فوق العاده عصبی و پرخاشگر،به کوچکترین موضوعی چهره اش تغییر میکند و برافروخته میشود و حرکات و حرفهایی میزند که دال بر اوج خشم اوست و حتی در حالت عادی نیز میتوان تشخیص داد که وی فردی است بسیار عصبی. خانم بنده هم که دختر وی میباشد تا حدی از این ویژگی در اودیده میشود ولی کمرنگ، فرزندی داریم که الان 21 ماه دارد، بسیار پسر خوب و حرف گوش کنی است ، هرچه به اومیگوییم انجام میدهد، یک موضوع است که فکرم را مشغول کرده وآن این است که در مواقعی که خواسته او انجام نمیشود،داد میزند و دندانهایش را به هم میفشارد و در این حین از زیادی فشاری که به دندانهایش وارد میکند سرش کمی تکان میخورد که نشاندهنده اوج خشم و عصبانیتش است و گاهی دستهایش را روی صورتش و سرش میگذارد و بعد اینکار را انجام میدهد(همان کار بالا که توصیف کردم) بعد به شدت فرار میکند والبته با گریه وقهر. و من فکر میکنم که به قول جامعه از پدربزرگش ارث به اورسیده که نشان میدهد حرکاتش غیر معمول و عصبی است،از شما دوستان و سروران عزیز خواهش میکنم به من راهکار بدهید تا این مشکل را در همین دوران کنترل و مهار کنم که این موضوع ریشه ندواند و زندگیش تحت تاثیر عصبانیت و خشم ،خراب شود، منتظر نظرات و راهکارهای شما دوستان بسیار عزیز و گرامی هستم.
moshaver (غیر عضو)
پاسخ كاربر عزيز
با تشكر ا ز شما دوست گرامي ، از صحبتهاي شما دريافتم به نوعي شما نگران هستيد كه نكند طفل دلبندتان به نوعي اضطراب و عصبانيت را از خانواده مادري بارث ببرد . و مي خواهيد طفلتان از خشم و عصبانيت و عوارض آن مانند دندان قورچه و يا مانند آن محفوظ ماند . در ابتدا عرض ميشود هيچوقت بدون تاييد متخصص به خود يا خانواده گرامي برچسب زده نشود . زيرا نفس اين بر چسب زدن خود بخود فرد را به همان سمت و سوي سوق ميدهد . پس، ما در ابتدا فرض كامل را بر سلامت روان طفلتان مي گذاريم و در نهايت سعي مي كنيم با همراهي و مشورت هم اين معضل رفتاري را بر طرف كنيم : كودك در سال دوم زندگي ، وابستگي شديد به مادر پيدا مي كند كه امري طبيعي است .در خانواده هايي كه تنش هاي عصبي و يا كنترل نامطلوب خشم و عصبانيت وجود دارد ،كودكاني كه متولد ميشوند تا 2 سالكي تحت تاثير زيادي قرار دارند و اغلب ديده شده به دليل اين رفتارهاي عصبي اگر مادر با كودك ارتباط خوب و آرامبخشي نداشته باشند، كودك در مرحلهء دهاني ( از مراحل تكاملي رشد روان كودك از ديدگاه فرويد ) تثبيت خواهند شد ، يا حد اقل رشد و تكامل رواني با اكراه و كندي صورت مي گيرد ( لازم به ذكر است اگر در دوره كودكي تثبيت در مرحله دهاني صورت ميگيرد ، در بزرگسالي طفل ، منجر به بروز پرخاشگري و سر و صدا و دعوا با اطرافيان و در اكثر موارد ناتوانايي در كنترل خشم و عصبانيت مي شود ) روانكاوان سنين بين تولد و دو سالگي را كه دورهء بسيار حساسي از لحاظ رواني محسوب ميشود ، مرحله ء دهاني نامگذاري كرده اند . كودكان در اين سنين از والدينشان بيشتر تقليد ميكنند تا از ساير بزرگسالان . يك دليل آن شايد اين باشد كه والدين مرجع ثابت تري براي بر انگيختن عواطف خوشايند و نا خوشايند در كودكان هستند . اشخاصي كه توانايي بر انگيختن عواطف كودك را دارند ، خواه در او ايجاد شادي كنند و يا در او احساس عدم امنيت و اطمينان ايجاد كنند ،يا خشم و ترس او را بر انگيزند ، در هر صورت توجه كودك را به خود جلب ميكنند در عين حال كودك در اين زمان دركي از اخلاقيات و استانداردها كم كم پيدا ميكند . و در مورد رفتار درست و نادرست در موقعيتهاي خاص استانداردهايي كسب ميكنند ، كه اين استانداردها در محدوده ء نظافت ، كنترل پرخاشگري و اطاعت از والدين است و اين استانداردها سر آغاز درك كودك از درست و نادرست و خوب و بد است . همه ء اينها اولين قدم در رشد اخلاقيات است . مثلا كودك 21 ماهه اي كه ميبيند نوزادي گريه ميكند به سرعت نتيجه ميگيرد كه نوزاد يا گرسنه است و يا تشنه . البته كودك ،استانداردهاي اخلاقي را از افرادي كسب ميكند كه در اطراف او هستند . در حقيقت ، اگر كودك بياموزد كه پرخاشگري و خشم رفتار قابل قبولي است ممكن است ديگر بر آن مهار نزند . كودكان در نيمه آخر سال دوم زندگي شان از خصوصيات ، حالات و توانايي هاي خود آگاه مي شوند . پس ارتباط مادر و كودك بايد از نوع ارتباط مناسب و ملايم و مطلوب باشد و مادر با هر نوع تيپ رفتاري دقيقا نوع رفتار در كودك را تنظيم و بعد از مرور زمان تثبيت مينمايد . لذا ، بسيار ضروري است مادر با مشورت صحيح در خانواده و نيز مشاور خانواده در نحوه عملكرد و رفتار خود و كنترل نوع حركات هيجاني و اضطرابي خود تحت آموزش و مشاور منظم با يك متخصص در محل سكونت خود قرار گيرد . خوشبختانه ، امروزه راههاي نوين و موثري وجود دارد كه راهكارهاي مناسب كنترل خشم و عصبانيت را تشريح مينمايد كه ميتوان از آنها سود برد . في المثل ، سخنان جناب دكتر هولاكويي كه مفصل راجع به كنترل خشم و عصبانيت است و بصورت سي دي در چند نسخه تهيه شده است ، نهايت استفاده را برد . و معمولا در اكثر كلينكهاي تخصصي مشاوره و روانشناسي وجود دارد . و اما از جمله راهكارهايي كه ميتواند در خانه فضاي مطلوب و كنترل عصبانيت صورت گيرد، ميتواند رعايت نكات ذيل باشد : 1- شوهر فضاي همدلي و آرامش روحي و رواني بيشتري براي همسر خود فراهم نمايد . زيرا ، با توجه به اينكه خود همسر در طول دوران كودكي و رشد خود با سر و صدا و تنش هاي عصبي پدر خود كما كان و هر از چند گاهي مواجه بوده است ، روانش آزرده شده است و هنوز به التيام زخم هاي سختيهاي دوران كودكي و رشد خود كاملا موفق نشده است، حالا بايد با انواع و اقسام مسووليتها و وظايفي كه در خانه شوهر دارد و نيز مراقبت و پرورش كودك دلبندش ، بايد به كنترل همه جانبه امور داخلي خانواده بپردازد كه با توجه به حجم كار زياد و نيز سابقه عدم كنترل مطلوب خشم ، قدر مسلم نميتواند با تسلط به امورات رسيدگي مطلوب به تربيت طفل بپردازد در نتيجه با عصبانيت با طفلش رفتار ميكندو طفل هم رفتار مادر را تقليد ميكند و در جاي ديگر بنوعي ديگر آنرا نشان ميدهد . پس ، براي مادركه خود زخمي از مشاهده سر و صدا و دعوا از قبل بوده است و كمتر فضاي همدلي و محبت را احساس كرده است حضور و نقش موثر و قوي شوهر بسيار راهگشاست . لذا ، نقش شوهر براي دادن اين احساس قوي عشق و همدلي و محبت و احترام و صميمت به همسر ميتواند التيامي بر تنشهاي همسر مهربانش باشد . و آنوقت است مادر بتدريج خود به آرامش مي رسد و با آرامش و كنترل بيشتر به نيازهاي طفل خود توجه ميكند .( البته اين يك فرايند تدريجي و مستمر در روابط بين شوهر و همسر است و بعد از استقامت و مداومت در ايجاد اين فضاي نشاط و آرامش به نتيجه ميرسد . ) 2- والدين كودك را بي قيد و شرط دوست بدارند . زيرا حس داشتن شخصيت و امنيت در كودك موقعي ايجاد ميشود كه او را بي قيد و شرط دوست داشت. 3- ارتباط بيشتر با طفل بر قرار كرد ارتباطي گرم و صميمي . مثلا او را در آغوش گرفت و سپس با او صحبتي گرم و دوستانه آغاز كرد . به دقت به حرفهاي او و تقاضا و نيازهاي او گوش كرد و توجه نمود . در اوقات بيكاري او را به پارك و محيطهاي شاد و آرامبخش برد و او بتواند با آسودگي خاطر بازي كند و جنب و جوش نمايد . 4- هميشه براي ابراز محبت و عشق در حضور او با همسرتان با محبت و اداي كلمات خوش و زيبا برخورد نماييد كلمات و عباراتي مانند عزيزم شما فوق العاده زحمت ميكشيد . من شما را خيلي دوست دارم . من هميشه از شما تشكر و قدر داني ميكنم . هميشه شاد باشي و بدان هر وقت كارهايت زياد ميشود من در كنارت هستم ما هميشه براي هم ومال هم هستيم و بهم نياز داريم . بهمچنين با خود كودك هم چنين ارتباطاتي بايد در رفتار و وروابط متقابل والدين و كودك صورت بگيرد. 5- يكي از اجزاي محبت واقعي ،احترام گذاشتن است . اگر واقعا كودكان خود را دوست بداريم و بخواهيم از آنها بخوبي مراقبت كنيم ، احترام گذاشتن به آنها ميتواند نقش عنصري موثر را د راين زمينه ايفا كند . منظورم از احترام گذاشتن اينست كه به ماوراي اين واقعيت كه آنها بچه هاي ما هستند توجه كنيم ؛ از جدايي دو مساله شخصيت و حق و حقوق آنها آگاه باشيم و به رشد آنها بعنوان يك انسان و نيز اشخاصي منحصر بفرد توجه كنيم . كودكان جز دارايي هاي ما نيستند كه فكر كنيم هر طو ركه خود ميخواهيم با آنها رفتار كنيم بلكه هر كودك داراي حق و حقوقي است كه بايد به آن حقوق احترام گذاشته شود و رعايت كامل گردد تا بتوانيم او را درست تربيت نماييم مثل آنكه يك گياه درست است كه مثلا در خانه ماست و ما ل ماست ، اما همان گياه داراي حدودات و قوانيني براي رشد است كه اگر به آن حدودات و قوانين رشدش آگاه نبود و رعايت نكرد قدر مسلم آن گياه رشد مطلوب نخواهد داشت و چه بسا باعث پژمردگي آن خواهيم شد . لذا ، راه عملي رعايت حقوق كودك در خانه آشنايي كامل به نيازهاي زيستي و رواني و روحي طفل است و بر آورده نمودن آن نيازهاست . لذا ، به همين منظور حتي الامكان علاوه بر سعي و تلاشهايي كه ميكنيم براي آگاه شدن و عمل نمودن به آگاهييهاي خود ، به مشاوره با افراد ذيصلاح و كاردان در اين امور هم پرداخت تا به تجربه غني تر و كاملتري به پرورش و رشد نو نهال خود به جان و دل كوشا باشيم . و ياد بگيريم مشورت صحيح يكي از اسباب و وسايل رشد و بهداشت رواني هر خانواده است و اساس متين و رزيني در اركان خانواده مي باشد . و درست نقطه مقابل تكروي و خود رايي لجام گسيخته د ردنياي امروزي است كه نتيجه اش چيزي جز شكست و نا اميدي بهمراه ندارد و نخواهد داشت . واما در مورد دندان قروچه طفل دلبندتان دو نكته را بايد د ر نظر بگيريم : اول آنكه ، حتما بايد آزمايش انگل از كودك گرفته شود. چون انگل هم عامل دندان قروچه كردن است .. اگر انگل نداشت ، بحث آسيب شناسي رواني به ميان مي آيد . چنين كودكي حتما از موضوعي رنج مي برد و روانش آزرده شده است . اغلب بررسي ها نشان ميدهد كه اين كودكان خودشان را تحت فشار قرار ميدهند به نظر آنها مشكل حل نشدني است و كسي نميتواند آن را حل كند و كودك راهي جز تحمل ندارد و كسي از او حمايت نميكند . در اين موارد اولا ، بايد محيط نا امن رواني را سر و سامان و امن كرد و ثانيا ، بايد فنون ورزشي استفاده كرد و بيشتر جنب و جوش كرد و تا هيجانهايشان از طريق خودش تخليه شود .قدر مسلم آنكه ، مورد اول يعني توجه به بهداشت رواني كودك درجه اهميت اش بيشتر است . اميد است با رعايت نكات دقيقه بهداشت رواني كه باختصار خدمت آن بزرگوار مطرح شد . طريق مناسبي براي بر طرف نمودن تنشهاي عصبي در كودك عزيزتان اتخاذ نماييد . اگر هر نكته ديگري نيز براي پرسيدن وجود داشت ، شما دوست عزيز هم با ايميل مشاوره خصوصي سايت و هم از طريق همين بخش عمومي مشاوره سايت با ما ميتوانيد در تماس باشيد . آرامش و شادي شما آرزوي ماست . با تشكر مشاور سايت

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.
  • تگ های مجاز : <a> <em> <strong> <cite> <code> <ul> <ol> <li> <dl> <dt> <dd>
  • خطوط و پاراگرافها به صورت اتوماتیک جدا سازی می شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی

سیستم امنیتی
این سیستم امنیتی برای دفع کامنت های اسپم است.
Image CAPTCHA
حروفی را که در تصویر می بینید را تایپ کنید.