ورود کاربر
جملات تربیتی
انسان طلسم اعظم است ولكن عدم تربيت او را از آنچه با اوست محروم نموده
القای خشیت الله در قلب اطفال
نگارش : فيروزه كيهاني
" آنچه سبب اول است ا ز براي تربيت خلق ، خشيةالله بوده ، طوبي للفائزين . " 1
و همچنين :
" آنچه از براي اطفال د رمقام اول ورتبهء اوليه واجب و لازم است ، تعليم كلمهء توحيد و شرايع الهيه است چه كه من دون آن خشية الله حاصل نمي شود و در فقدان آن صد هزار اعمال مكروهه ء غير معروفه و اقوال غير طيبه ظاهر مي گردد ... " 2
مقصد از خشية الله : ترس از عدم موفقيت در حصول رضاي الهي است و يكي از عوامل مهمهء تربيت روحانيه مي باشد كسي كه در قلبش ترس از خدا باشد و وجدانش هميشه او را آگاه كند از ارتكاب به اعمال نامطلوب دوري خواهد نمود . لذا ، وادار ساختن كودكان به تكاليفي شاق و از روي اجبار به دليل اينكه يك تكليف الهي است ، كاملا نادرست است .
" براي توضيح مفهوم خشيةالله براي كودكان مانعي ندارد كه آن را به گونه اي و بوسيله تمثيلات و تشبيهات ، آموزش دهيم ، در اين باره نيز بايد به كودكان تفهيم كرد كه ما ا ز خدا نمي ترسيم به علت اينكه او ظالم است ، بلكه ما از خدا مي ترسيم به دليل اينكه او عادل است . يعني اينكه اگر خطائي مرتكب شويم و مستحق تنبيه باشيم ، ممكن است خداوند به صرف عدالتش ، مقتضي چنان بيند كه ما را تنبيه كند . ما بايد هم زمان هم خداوند را دوست بداريم و هم از او هراس داشته باشيم .... " 3
بهتر است اين احساس در كودكان بوجود آيد كه خداوند چون همهء ما را دوست دارد هرگز نمي خواهد دست به كار ي زنيم كه براي ما زيان بخش باشد و به جسم و روان ما آسيبي رساند ، خداوند همچون پدري مهربان عدم اجراي دستوراتش را ( كه از راه مهرباني و محبت به ما داده است ) بر ما نمي پسندد ، چون سعادت ما در اين است كه با انجام آنچه خداوند براي ما خواسته و پرهيز از آنچه منع شده ايم رضاي الهي را بدست آوريم .
بيان حكايات از محبت ها و مهرباني پيامبران الهي و اولياي الهي نسبت به همه ء انسانها و به همه ي كودكان با بياني گرم و محبت آميز و يا بمدد موسيقي و نمايش فيلمهاي مناسب و جذاب تربيتي و آموزشي ، اثر بسيار مفيد در القاء عشق الهي در قلوب اطفال دارد .
القاء محبت الهي در قلوب اطفال به عنوان يك اصل مهم تربيتي مطرح شده است ، از جمله " بايد از بدايت اطفال را به تربيت الهي پرورش داد و همواره به ذكر حق متذكر نمود تا محبت الله د رطينت آنان ثبوت و قرار يابد .... "4 ؛ " اطفال رحماني را رسم و آئين محبت الله تعليم نما .... "5 آري چون قلب اين كودكان نازنين به نور محبت الله روشن گردد ، ارزش هاي اخلاقي و معنوي آسان تر و كامل تر در نهادشان پرور ميابد و معيارهاي سنجش رفتارهاي صحيح به هنگام بلوغ در ذهنشان بوجود مي آيد . و اين رشد روحاني خود موجب پرهيز از مناهي مي گردد :
" ولي مذهب الهي چنان تربيت نمايد كه نفوس بشريه بدون خوف ا زجزاء ، اجتناب از جرائم كنند و نفس جرم نزد آنان اعظم عقوبت گردد .... " 6
اگر والدين گرامي مي خواهند اطفال از همان زمان صباوت بروح خدا پرستي و ديانت پرورش يابند و در بزرگي ا زمعصيت و گناه اجتناب كنند و از مسير اوامر الهي منحرف نشوند بايد و سائل و موجبات استقرار خشية الله را در قلب آنان فراهم نمايند .
براي وصول به اين هدف والا بايد :
1) مادران و پدران ( والدين ) خود به اين صفت متصف باشند و به نيروي عبادت و موانست با ذكر الهي و تلاوت ادعيه خشيةالله را در وجود خويش بپرورانند و بطور مستمر به اين امر بپردازند .
2) تفهيم اين نكته به اطفال ، كه خداوند به منزلهء وجودي بخشاينده و مهربان است و براي هدايت ما پيامبران را فرستاده تا ما را راهنمايي كنند و راه صحيح زندگي را نشان دهند .
3) بايد باور كرد كه سرآغاز تربيت ، اهتمام در تدين فرزندان است و هر امر ديگري بر اين پايه استوار مي گردد .
4) نقل حكاياتي در اين زمينه (القاءمحبت ) از انبياء الهي و اولياء و اصفياي الهي كه محبتشان را نسبت به اهل عالم و به ويژه در نظر اطفال مجسم مي سازد و همچنين حكاياتي از دوران طفوليت اولياي الهي كه در كتب تاريخي اديان وجود دارد .
5) محبت و احترام به انبياي الهي را از طريق عمل به دستورات وتعاليم الهيه آنان به فرزند ياد داد .
6) قرار دادن آثار و كتب و آيات مقدسه الهي از كتابهاي مقدس اديان الهي د رمكان مناسب ، در معرض ديد كودكان و آموزش احترام به آثار وتصاويري كه از چهره بزرگان و اولياي الهي موجود است ، به كودكان .
7) به فرزندان بگوييم كه حق د رجميع احوال ناظر به اعمال و گفتار و كردار ماست و هيچ چيز از نظر او پنهان نيست ( البته د رقالب قصص و امثال و حكايات و با توجه به سن فرزندان و مطابق فهم و درك آنان ) .
د رخاتمه به اين نكته بايد توجه نمود كه : براي يك كودك ذكر و ياد خداوند به عنوان خالقي پر محبت و قدرتمند بايد جزئي از زندگي معمولي روزانه گردد . اگر چه كودكان در سنين پايين قادر به تفكر در مورد موضوعات بسيط و مجرد نيستند و خداوند موضوعي مجرد و بسيط است اما ، همانطور كه قادرند براي يك پدر بزرگ يا خويشاوندي كه هنوز نديده اند جائي در زندگي خود داشته باشند ، مي توانند براي خداوند نيز جايي باز كند ، آنان هر حالت و نگرشي را كه والدين نسبت به خداوند داشته باشند ، چه تكريم و بزرگ داري باشد و يا حس اعتماد و خوشبيني و يا تشكر و سپاسگزاري براي مواهب حيات ، اخذ و جذب مي نمايند .
1) حضرت بهاالله ، لوح ابن ذئب
2) حضرت ولي امرالله ، انوار هدايت
3) حضرت عبدالبها ، مجموعه آثار در باره تربيت بهايي
4) ايضا ،
5) ايضا ،
6) ايضا ،
- 4633 بازدید
ارسال کردن دیدگاه جدید