ورود کاربر
جملات تربیتی
پاره اي نواقص طبيعي در هر طفل ولو هر قدر صاحب استعداد باشد موجود است
تعلیم و تربیت انسان
" تربيت از ديدگاه ديانت بهائي "
در جهان بي جان همه چيز دستخوش نابودي است . همة احوال گذراست. ناپايداري و بي اعتباري وجه تميز چنين جهاني است . بناي هستي بر نقص و سكون است ، همه چيز از تركيب نشاني دارد و تركيب نشانة احتياج است . جانور بي روان نيز در چنين وضعي است . از نيستي بر ميخيزد و همه بدان بر ميگردد . از سراي تنگ طبيعت قدمي فراتر نميگذارد . از ظلمت ماده بدر نمي آيد . راهي به ملك بقا نميجويد .
در اين ميان تنها انسان است كه نشان از ماوراي طبيعت دارد . پرتوي از جهان برين بر او تابيده است . خود را از همه خاك نمي داند . روي به سوي ديگر دارد . اسير طبيعت نيست ، بال مي گشايد و برتر ميگرايد ، دست مي بازد و گره ميگشايد . ميجويد و مييابد . ميسازد و ميپردازد .
مختصر كنيم : نشاني از خدا دارد .... ميفرمايد : " مثالي از خود در تو فرو نهادم " "جهان خود را در تو پديد آوردم" . "تو چراغ مني" ، " از خود روشني برگير" . "من تو را بي نياز آفريدم ". "بدست قدرت سرشتم" و " گوهري از خود در تو به وديعت گذاشتم ....." . جز اين در شأن انسان چه ميتوان گفت ؟ خدا او را از خود ميداند و به خود ميخواند . آيتي از عظمت خود ميشمارد . بهره اي از آفريدگاري خود به وي ميبخشد . پرتوي از علم خود بدو ارزاني ميدارد . خود از هر چه ناپيداست آگاه است . ميخواهد كه آدمي را نيز بهره اي از اين آگاهي باشد . به نيروي خرد به دانش راه يابد و از راه دانش رازهاي پنهان را پيدا سازد . او خود صانع است آدمي را نيز قدرت ميدهد تا به صنعت دست يابد . و از اين راه در ساختن و پرداختن توانا باشد . او خود خبير است به آدمي نيز شعور ميبخشد تا از آنچه مي تواند بود خبر گيرد و بدين سبب به صريح بيان ميفرمايد : انسان را به صورت خويش آفريد .(1)
پس انسان در ميان ساير مخلوقات از تعالي بس والا برخوردار است زيرا اسرار كائنات در او موجود و از اين روست كه « آيت كبراي الهي » و « كتاب تكوين » است . « فهرست اعظم و طلسم اقوم است » (2)
مهمترين دليل شرافت و عظمت مقام انسان آن است كه حياتس به اين عالم خلاصه نميگردد و ممات ، به حقيقت روح او مستولي نميشود زيرا روح و يا به تعبير حكما نفس ناطقه عنصري غير مادّي است و بسيط و چون تركيبي ندارد ، تحليل هم نخواهد داشت .(3)
همانگونه كه عالم رحم ، جايگاهي است كه جنين در آن فرصت نشو و نما مييابد و براي آمدن به اين دنيا و ادامة حيات در آن آماده و مهيّا ميگردد ، عالم ملك نيز مكاني است براي تمهيد سبيل و كسب آمادگي جهت ادامة مسير ، و بديهي است همانگونه كه اگر جنين در حيات جنيني خود لوازم لازم جهت حيات در اين عالم را كسب ننمايد و به آن مجهّز نشود . پس از تولّد در اين عالم دچار مشكل ميگردد . به همين واسطه ، فردي كه در عالم ملك ، خود را به اسباب و لوازم مورد نياز جهت حيات اخروي مجّهز و مزيّن ننمايد نيز دچار زحمت گرديده و حيات معنوي و روحانيش مختل ميشود.(4)
انسان براي رسيدن به كمال احتياج به اسباب و وسايلي دارد كه همانا تعليم و تربيت است . انسان به تربيت نياز دارد . يعني تنها موجودي است كه به تربيت از آن نوع كه در جوامع انساني وجود دارد نيازمند است . تا زمانيكه تحت تربيت واقع نشود به معناي واقعي كلمه انسان نيست . انسان وجودش مجموعه اي از دو جنبه حيواني و روحاني است و بدين لحاظ حدّ فاصل نور و ظلمت است استعداد جميع مراتب را دارد مي تواند به اعلي درجة روحانيّت ارتقاء نمايد و مي تواند از حيوان هم پست تر باشداست كه اهميّت و ضروريّت تربيت مشخص ميشود چرا كه چنانچه انسان تحت تربيت قرار نگيرد جنبة حيوانيّت او بر جنبة انسانيّت غلبه ميكند
مأخذ :
1- انسان در آئين بهائي ( دكتر داودي ) صفحات 82 و 83
2- سفينة عرفان دفتر 8 صفحه 273
3- خطابات جلد 2 صفحه 186
4- خطابات جلد 2 صفحه 170
- 3242 بازدید
ارسال کردن دیدگاه جدید