ورود کاربر
جملات تربیتی
اطفال در عالم طفوليت نمي دانندو لي مستحق نكوهش نيستند
آینده ی ایران از منظر حضرت عبدالبهاء
1) « عنقریب خیمهی آسایش بلند گردد و ظلّ ممدود کلّ را اخذ فرماید؛ بحر حقیقت چنان موج زند که سواحل کاینات را غرق فرماید؛ نعرهی یابشری یا بشری از آن خطّه و دیار شهدا (ایران و یزد) به ملکوت اعلی رسد؛ زخمها مرهم یابد؛ دردها درمان شود؛ دلهای شکسته تسلّی جوید؛ گلهای پژمرده طراوت و لطافت بنماید.» (حدیقهی عرفان، ص195)
2) « باید دعا کنیم که ایران به فضل الهی از مدنیّت مادی و ذهنی مغرب زمین نصیب برد و در عوض به فیض رحمانی، انوار روحانی به آن سمت بتاباند. جهد و تلاش ساعیانه و مؤمنانهی مردم متحد، چه شرقی و چه غربی، چنین ثمرهای به بار خواهد آورد؛ زیرا قوّهی روحالقدس پشتیبان است.» (ترجمه) (گفتارهای پاریس، جمعه، 20 اکتبر 1911)
3) « در ايران که وطن حقّ است، هنوز خفته بسيارند و در خواب گرفتارند. صور اسرافيل هم آنها را بيدار نکرد؛ و لابد روزى خواهد آمد که ايران را خدا بيدار میکند.» (حضرت عبدالبهاء، طراز الهی جلد1، ص318)
4) « عنقریب برادرانتان (برادران احبّای ستمدیدهی ایران) از اروپ و امریک به ایران خواهند آمد و تأسیس صنایع بدیعه و بنا و آثار مدنیّت و انواع کارخانهها و ترویج تجارت و تکثیر فلاحت و تعمیم معارف خواهند نمود... خواهند آمد و خطّهی ایران را رشگ جهان و غبطهی اقالیم سائره خواهند نمود.» (حضرت عبدالبهاء، مندرج در مجموعهی توقیعات مبارکه، 1926- 1922، ص215)
5) « بهاءالله ایران را روشن نموده و در انظار عمومی عالم محترم نماید و ایران چنان ترقّّی نماید که محسود و مغبوط شرق و غرب گردد.» (حضرت عبدالبهاء، مندرج در مجموعهی توقیعات مبارکه، 1926- 1922، ص101)
6) « امید چنین است که در آینده، (ایران) غبطهی روى زمین شود و نفحهی مشکین ایران، خاور و باختر را معطّر نماید.» (حضرت عبدالبهاء، مندرج در پیام شهرالعلاء 122 بدیع- کتاب ایران آینده، ص256)
7) « یقین نمایید که نور حقیقت در آن مملکت (ایران) چنان بدرخشد که ظلمات ضلالت محو و نابود گردد و این، به برکت صبر و تحمّل احبّا در موارد بلایا است.» (مجموعهی آثار جلسات تذکّر، جلد دوّم، ص95)
8) « امیدوارم که به تأیید ملکوت ابهی و مساعی حکیمانه و دلالت نفوس مهمّه و معاونت اشخاص عظیمه، روحی جدید در جسم ایران دمیده گردد؛ انقلاب و اضطراب به سکون و اطمینان مبدّل شود.» (مكاتیب عبدالبهاء، جلد چهارم، ص44) (١٩ ربیع الثّانی ١٣٣٧ قمری= اوّل بهمن 1297 شمسی و 22 ژانویهی 1919 میلادی)
9) « این دماء مطهّره (شهدای یزد) كه تراب اغبر را رشك لالهی احمر نمود، چنان جوشی زند كه خطّهی ایران را جنّت رضوان نماید؛ روح و ریحان بخشد؛ ریاحین عرفان برویاند؛ آهنگ ملاء اعلی بلند كند و نغمه و آواز خوشی در هر كشور اندازد.» [حضرت عبدالبهاء، مجموعهی پیام آسمانی (مجموعهی نصوص مبارکهی مندرج در مجلهی پیام بهایی، بندهای 1 تا 100)، ص12- حدیقهی عرفان، ص195]
10) « عنقریب شرق و غرب نعرهی یا بهاءالابهی بلند کند و جمیع اقالیم، کشور ایران را تقدیس نماید و جمیع امم فارسیان را تمجید کنند؛ زیرا شمس حقیقت از آن افق درخشید و ندای الهی از آن اقلیم بلند شد.» (منتخباتی از مكاتیب حضرت عبدالبهاء3، فقرهی264)
11) « آن مملکت (كشور ایران) فیالحقیقه معرض مرضهای بیپایانست، از هر جهت مضطرب. یک قوّت ربّانی میخواهد که از عهدهی انتظام آن برآید. قوای بشریّه تا یک درجه تمشیّت امور تواند؛ ولی چون خلل از هر جهت حاصل گشت، یک قوّتی ربّانیه و موهبتی رحمانیّه و عنایتی سبحانیّه لازم تا این خلل برطرف شود. لهذا ما دعا میکنیم که الطاف حضرت احدیّت شامل گردد و این جسم مرده (ایران) زنده شود و این ناتوان توانا گردد، چارهای جز این نه.» (منتخباتی از مكاتیب حضرت عبدالبهاء6، فقرهی87)
12) « مذاق ایرانیان به کلّی تغییر کرده، مشرب دینی نمانده (اشاره به نفوذ كمونیزم است) و عاقبت، مشارب ناشایسته نیز در ایران تأثیر خواهد بخشید؛ ولی مطمئنّ باشید که قوّه امراللّه عاقبت غالب گردد و امواجی از این بحر بیپایان برخیزد و این کفها را از دریا به صحرا اندازد و انّ جندنا لهم الغالبون.» (منتخباتی از مكاتیب حضرت عبدالبهاء6، فقرهی344) (مضمون عبارت عربی: همانا لشکر ما پیروز است.)
13) « باید به نهایت همّت، ثبات و استقامت نمود و در خیر دولت و ملّت کوشید و اتّحاد و اتّفاق تامّ تأسیس کرد تا جمیع ایران حکم یک تن و یک جان یابند. اگر چنین وحدتی تأسیس گردد، یقین بدانید که دلبر آمال شاهد انجمن شود و عزّت ابدیّهی ایران و ایرانیان جلوه نماید.» (منتخباتی از مكاتیب حضرت عبدالبهاء6، فقرهی462)
14) « قسم به جمال قدم كه عنقریب سلالهی اهل ایران طیش (سبکسری) آباء را فراموش كنند و از فرط عیش در جوش و خروش آیند كه به این نسبت مشرّفند و به این منقبت مبجّل (گرامی داشته شده)؛ مستغرق بحر عنایتند و ملحوظ به نظر عاطفت.» (مكاتیب حضرت عبدالبهاء2، ص172)
15) « چون آغاز طلوع این مهر تابان از افق ایران بود و از آن خاور به باختر اشراق فرمود، آرزوی دل و جان چنان است كه شعلهی آتش عشق در آن خطّه و دیار شدیدتر باشد و نورانیّت امر مبارك پدیدتر؛ ولولهی امرالله غلغله در اركان آن كشور اندازد.» (مكاتیب حضرت عبدالبهاء2، ص205- منتخباتی از مكاتیب حضرت عبدالبهاء1، فقرهی206)
16) « روحانیّت كلمةالله چنان جلوه نماید كه آن اقلیم (ایران) مركز صلح و صلاح گردد و راستی و آشتی و مهر و وفاء.» (مكاتیب حضرت عبدالبهاء2، ص205- منتخباتی از مكاتیب حضرت عبدالبهاء1، فقرهی206)
17) « ایران سبب حیات جاودان جهانیان گردد و علم صلح عمومی و امان و روحانیّت محضه در قطب امكان برافرازد.» (مكاتیب حضرت عبدالبهاء2، ص205- منتخباتی از مكاتیب حضرت عبدالبهاء1، فقرهی206)
18) « مفرّ و مقرّی و ملجأ و پناهی جز ملكوت ابهی نه، كه ولوله و زلزله در آفاق انداخته و عنقریب ایران را معمور و ایرانیان را عزیز در دو جهان نماید.» (مكاتیب حضرت عبدالبهاء2، ص287- حضرت عبدالبهاء، مائدهی آسمانی5، باب سوّم، ص79)
19) « هر چند ایران در بین دول الآن گم نام است، ولی این امر عظیم عاقبت اهل ایران را سَروَر عالم امکان کند.»[مكاتیب حضرت عبدالبهاء3، ص201- مجموعهی پیام آسمانی (مجموعهی نصوص مبارکهی مندرج در مجلهی پیام بهایی، بندهای 1 تا 100) ص9]
20) « در کمون (كشور ایران)، آتش عشق در شعله و شدّتست. انشاءالله این شعله، جهانسوز گردد و این لمعه، عالمافروز.» (مكاتیب حضرت عبدالبهاء، جلد ششم، ص75)
21) « اگر یاران به این عهد ارتباط و اتّحاد چنان که باید و شاید تمسّک نمایند، عنقریب ملاحظه خواهید نمود که در عروق و شریان ایران تأثیر نماید و چنان روحانیّتی حاصل گردد که شرق و غرب به جنبش و حرکت آید.» (مكاتیب حضرت عبدالبهاء8، ص23)
22) « مستقبل ایران را به یک مثل از برای شما میگویم بعد خودتان قیاس کنید؛ این دلیل کافی وافی است. این مکّه یک قطعهی سنگستان است، وادی غیر ذی زرع است، ابداً گیاهی در آن نمیروید. آن صحرا صحرای شنزار است و در نهایت گرما، قابل این که آباد شود نیست. از سنگستان و شن زار بیآب چه خواهد رویید؟ لیکن جهت این که وطن حضرت رسول بود، این سنگستان، این سنگلاخ، قبلهی آفاق شد؛ جمیع آفاق رو به او سجده میکنند؛ دیگر از این بفهمید که مستقبل ایران چه خواهد شد. این نمونهای است؛ این سنگلاخ به جهت این که وطن حضرت رسول بود، قبلهی آفاق شد؛ امّا ایران که سبز است، خرّم است، گلهای خوب دارد، هوایش لطیف است، مائش (آبش) عذب است، از این قیاس کنید که چه خواهد شد، این میزان کافی است.» (خطابات حضرت عبدالبهاء3، ص73)
23) « همچنین موهبتی خدا در حق آنها (ایرانیان) نموده که مثل و نظیر ندارد و همچنین عنایتی در حق آنها مقدّر گشته، همچنین تاجی خدا بر سر آنها گذاشته است؛ حال معلوم نیست؛ لیکن بعد معلوم میشود که خداوند چه موهبتی به ایران و ایرانیان کرده است؛ اگر ایرانیان بدانند الیالابد افتخار میکنند و از شدّت فرح و سرور پرواز میکنند.» (خطابات حضرت عبدالبهاء3، ص104- 103)
24) « خیرخواهی ایران این است که جمیع ملل و شعوب و قبائل عالم را خاضع و خاشع نماید.» (حضرت عبدالبهاء، مائدهی آسمانی5، باب سوّم از ردیف ت، ص79- مكاتیب حضرت عبدالبهاء2، ص287)
25) « عنقریب مثل اروپا، (در ایران؟) دین و مذهب نسیاً منسیّاً خواهد شد؛ مگر این که به نفثات روحالقدس دلها زنده و نفوس آزاده شوند و دوری جدید به میان آید؛ این قضیهای است واضح و مشهود؛ دلیل و برهان لازم ندارد.» (حضرت عبدالبهاء، مائدهی آسمانی5، باب دهم از ردیف ع، ص193)
26) « عنقریب (به زودی) ایران محسود عالمیان گردد و ایرانیان مغبوط جهانیان شوند.» (حضرت عبدالبهاء، کتاب ایران آینده، ص256- پیام آسمانی2، ص308)
27) « مستقبل ایران در نهایت شکوه و عظمت و بزرگواری است، زیرا موطن جمال مبارک است... هذا بشارة كبری، بلغها لمن تشاء و هذا وعد غیر مكذوب و ستعلمن نباءه بعد حین.» [حضرت عبدالبهاء، کتاب ایران آینده، ص256- مجموعهی پیام آسمانی (مجموعهی نصوص مبارکهی مندرج در مجلهی پیام بهایی، بندهای 1 تا 100)، ص78] (مضمون جملهی عربی: این مژدهای است بزرگ، به هر که میخواهی بگو، و این وعده ای است راستین و به زودی، بعد از مدتی، خبرش را خواهی شنید.)
28) « جمیع اقالیم عالم توجّه و نظر احترام به ایران خواهند نمود... هذا بشارة كبری، بلغها لمن تشاء و هذا وعد غیر مكذوب و ستعلمن نباءه بعد حین.» (حضـرت عبدالبهـاء، کتاب ایران آینده، 256) (برای مضمون بخش عربی، به فقرهی 26 رجوع شود.)
29) « یقین بدانید (ایران) چنان ترقّّی نماید که انظار جمیع اعاظم ( بزرگان) و دانایان عالم حیران ماند. هذا بشارة كبری، بلغها لمن تشاء و هذا وعد غیر مكذوب و ستعلمن نباءه بعد حین.» (حضرت عبدالبهاء، کتاب ایران آینده، ص256)- [مجموعهی پیام آسمانی (مجموعهی نصوص مبارکهی مندرج در مجلهی پیام بهایی، بندهای 1 تا 100)، ص78] (برای مضمون بخش عربی به فقرهی 26 مراجعه شود.)
30) « ایران در خواب غفلت گرفتار... امید چنان است كه شعاع شمس حقیقت این ابر غفلت را متلاشی نماید و افق ایران روشنی به آفاق بخشد؛ یاران بیدار گردند و ایرانیان هوشیار شوند.» [(حضرت عبدالبهاء، کتاب ایران آینده، ص256)- مجموعهی پیام آسمانی (مجموعهی نصوص مبارکهی مندرج در مجلهی پیام بهایی، بندهای 1 تا 100)، ص78]
31) « قوّت بنیهی ایران جز به تأسیس اخلاق الهی ممكن نه؛ چون تعدیل و تأسیس اخلاق گردد، ترقّّی در جمیع مراتب محتوم است... علوم و فنون رواج یابد و افكار بینهایت روشن گردد... سیاست به درجهی نهایت رسد؛ صنایع بدیعه رواج یابد؛ تجارت اتّساع جوید؛ شجاعت علم افرازد؛ ملت از برزخی به برزخ دیگر انتقال نماید؛ خلق، جدید شود؛ فتبارك الله احسن الخالقین تحقّق یابد.» [مجموعهی پیام آسمانی (مجموعهی نصوص مبارکهی مندرج در مجلهی پیام بهایی، بندهای 1 تا 100)، ص83] (مضمون عبارت عربی: خجسته است خداوند، نیکوترین آفرینندگان)
32) « حجاز در بیابان ریگ زار بیآب و علف، وادی غیر ذی درع بود، لكن به طلوع نیّر حقیقت (حضرت محمّد) قلبهی آفاق شد و مطاف عالمیان گردید؛ حال كه نیّر اعظم از مطلع ایران اشراق كرده، ملاحظه نمایید كه در آینده چه خواهد شـد.» [مجموعـهی پیـام آسمانی (مجموعـهی نصوص مبارکهی مندرج در مجلهی پیام بهایی، بندهای 1 تا 100)، ص83] (لوح مبارك مورّخ 9 شوال 1339 قمری)
33) « ای یاران، مژده باد شما را که ایـران به پرتو بخشش خداوند مهربان، ترقّّی عظیم نماید و جنّةالنّعیم گردد. بلکه امید چنان است که در آینده غبطهی روی زمین شود و نفحهی مشکین ایران خاور و باختر را معطّر نماید.» (حضرت عبدالبهاء، کتاب ایران آینده، ص256- مندرج در پیام معهد اعلی، شهرالعلاء 122 بدیع= 1965- نیز مندرج در پیام مارس 1966، خطاب به یاران و یاوران امرالهی در کشور مقدّس ایران)
34) « عنقریب آفتاب عالم بالا چنان بدرخشد که آن اقلیم (ایران) اوج اثیر گردد و به جمیع جهان پرتو اندازد و عزّت ابدیّهی پیشینیان دوباره چنان ظهور نماید که دیدهها خیره و حیران گردد.» (حضرت عبدالبهاء، مندرج در پیام معهد اعلی خطاب به احبّای ایران، 26 نوامبر 2003)
35) « ایران مرکز انوار گردد؛ این خاک، تابناک شود و این کشور، منوّر گردد و این بینام و نشان شهرهی آفاق شود و این محروم، محرم آرزو و آمال و این بیبهره و نصیب فیض موفور یابد و امتیاز جوید و سرافراز گردد.» (منتخباتی از مكاتیب حضرت عبدالبهاء2، فقرهی212، مندرج در پیام معهد اعلی خطاب به احبّای ایران، 26 نوامبر 2003و نیز پیام 8 آوریل 1977)
36) « در ایران... از قوّهی کلمةالله آثار عظیمه ظاهر خواهد گردید.» (منتخباتی از مكاتیب حضرت عبدالبهاء3، فقرهی127)
37) « آیات غیرباهره و حجج غیربالغه، یعنی مجتهدین مهمل، ایران را ویران کردند و به کلّی از انظار انداختند. حال بلکه به تأیید بهاء، تأسیس عزّت قدیمه در ممالک فرنگ و امریک، از برای ایران و ایرانیان گردد و لیس ذلک علی اللّه بعزیز.» (منتخباتی از مكاتیب حضرت عبدالبهاء6، فقرهی80) (مضمون عبارت عربی: برای خداوند این كار سختی نیست.)
38) « هوالله، ای ثابت بر پیمان، نامهی شما رسید. از اغتشاش ایران مرقوم نموده بودید. این تشویش را سبب، تخدیش علما و تعرّض سفها به احبّای الهی[1] است. تا چنین است ایران بیقرار و تمکین است. این اضطراب در ازدیاد. لکن عاقبتِ حال ایران، سکون و قرار و ثبوت و استقرار است. نفحاتالله احاطه نماید و تعالیم الهی نفوذ تامّ حاصل کند. تخم پاک در آن کشتزار به فیض سحاب عنایت بروید. ایران جنّت رضوان شـود و سکون و سرور و قرار تامّ یابد... و علیک البهاءالابهی.» (الواح نازله به اعزّاز میرزا آقاخان بشیرالسّلطان ملقّب به بشیر الهی، ص88)
نظر مهدی خلجی راجع به ایران آینده
ABN NEWS مهدی خلجی، پژوهشگر و نویسنده، در یادداشت های خود این چنین می نویسد:
اگر ایرانی بخواهد ساخته شود که بر تارک تاریخ و تمدن بشری بدرخشد، قطعا به کمک همۀ بهائیان در سراسر دنیا نیاز دارد…چیزی که برای من در جامعۀ بهائی جذاب است و فکر می کنم داروی درد ایران و خاورمیانه است، این است که بهائیان رنج فوق تصوری برده اند اما کینه نمی ورزند و به ایران و ایرانی عشق می ورزند و این برای من فوق العاده ستایش برانگیز است چون این چرخۀ ملعون خشونت در ایران نه با خشونت بلکه با ایدۀ صلحی که آئین بهائی مروج آن است، از بین می رود. آنچه جامعۀ بهائی به عنوان راه حل پیش روی جامعۀ ایران می گذارد یعنی روحِ صلح و آشتی، پاسخ قطعی و نهائی به تمام این ظلم ها و خشونت هاست.
- 3287 بازدید
ارسال کردن دیدگاه جدید