ورود کاربر

جملات تربیتی

ارجح آن است كه اين تربيت در كانون عائله و بدست مادران صورت گيرد نه آنكه اطفال به پرورشگاهها سپرده شوند

فضا ئل اخلاقی - احساسات اطفال

احساسات اطفال

تعيين مقررات اساسي روشن و واضح و استفاده از اقتدار و اختيار پدرانه و مادرانه به هيچ وجه نياز به پذيرا بودن نسبت به احساسات اطفال و احترام گذاشتن به آن را رفع نمي‌كند. طرح فضائل، سركوب احساساتي را كه به نام فضائل انجام مي‌شود، ناديده نمي‌گيرد. برخلاف سنّت ظالمانة تاريخي كه مي‌گويد اطفال را بايد ديد ولي نبايد حرف‌هايشان را شنيد؛ اين طرح بر اين باور است كه هر شخصي، بويژه اطفال داراي اين حقوقند كه ديده و شنيده شوند، حضورشان جدّي گرفته شود و به احساساتشان اهميت داده شود. اين امر براي رشد عزّت‌نفس از ضروريات است. اين روش، طريق مؤثري براي والدين است تا سرمشق محبت و ادب و فروتني شوند.

«احساسات محتاج توجّهند، نفوس سالم مي‌دانند كه چه احساسي دارند و آن احساسات را مي‌پذيرند و قادرند كه در پرتو آن، نحوة عمل مطلوب را انتخاب كنند. هر نوع گسستگي در هريك از اين سه مرحله، موجد مسائل هم روحاني و هم رفتاري مي‌شود.»

معهذا آگاهي پيش مي‌آيد كه پدر يا مادر بايد بروز احساسات كودك را به تأخير اندازد يا اصلاً آن را ناديده انگارد، مثلاً وقتي كه او به نحوي پرخاشگرانه عمل مي‌كند. عكس‌العمل مناسب والدين در چنين موقعي، در مرحلة اوّل متوقف ساختن رفتار طفل است.

و در مرحله دوم، پيامد رفتارش را اعمال كردن و بعد به سخنانش گوش فرادادن. احساسات خود به خود آشكار مي‌شوند. آن‌ها چيزي نيستند كه انسان آن را بسازد يا پديد آورد، به سادگي ظاهر مي‌شوند، بنابراين مناسب نخواهد بود كه از طفل انتظار داشته باشيد يا بخواهيد كه احساساتش را كنترل كند. معذلك به عنوان راهنما و مشاور طفل، مي‌توانيد به او كمك كنيد كه چگونه با آن احساسات رفتار كند.

بايد از حس قضاوت صحيح استفاده كرد كه چه زمان طفل را مورد مؤاخذه قرار داده از او توضيح بخواهيد و چه زمان به احساساتش توجه كنيد. زماني را كه براي شنيدن سخن وي انتخاب مي‌كنيد به شرايط موجود بستگي دارد. في‌المثل، بعد از آنكه يك مدّت محروميت از بازي يا مجازاتي ديگر كه به علّت عملي پرخاشگرانه اعمال شده، به پايان رسيد؛ ممكن است از كودك بخواهيد دربارة عصبانيتش صحبت كند.

والد: «حالا مي‌توني دوستانه بازي كني؟»

كودك: «بله»

والد: «دوست داري راجع به چيزهايي كه اتفاق افتاد حرف بزني؟»

كودك: «فقط خسته بودم.»

والد: «منظورت اين است كه چون خسته بودي، بداخلاقي كردي؟»

كودك: «جيمي واقعاً منو ديوونه مي‌كنه.»

والد: «چه چيزي تو رو ديوونه‌تر مي‌كنه؟»

كودك: «وقتي كه يقم رو مي‌گيره يا لباسم را چنگ مي‌زنه.»

والد: «خيلي ناراحت‌كننده است.»

كودك: (درحالي كه مي‌خواهد دوباره براي بازي برود) «بله، خداحافظ.»

چنين موقعيتي براي نصيحت كردن مناسب نيست. موعظه كردن براي كودكي كه قبلاً «دِيْنِ خود به جامعه» را با تحمّل مجازات ادا كرده است، غير ضروري و ناراحت كننده است. اگر از او سئوال شود كه چه آموخته است طريقي به مراتب مؤثرتر براي تبديل اين موقعيت به «لحظه‌اي آموزش‌پذير» خواهد بود.

بر گرفته از کتاب راهنمای فضائل 

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.
  • تگ های مجاز : <a> <em> <strong> <cite> <code> <ul> <ol> <li> <dl> <dt> <dd>
  • خطوط و پاراگرافها به صورت اتوماتیک جدا سازی می شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی

سیستم امنیتی
این سیستم امنیتی برای دفع کامنت های اسپم است.
Image CAPTCHA
حروفی را که در تصویر می بینید را تایپ کنید.