ورود کاربر
جملات تربیتی
يك سخن سودمند كه شنيدنش آرامش بخشد ،بهتر از هزاران بيان است كه از كلمات بي ثمر تشكيل شده باشد
برای تربیت فرزندان خود با طرح فضائل همراه شوید
تمرين: قدرتِ ثبات و پايداري
اين داستان واقعي را بخوانيد و سپس به سؤالات زير جواب دهيد:
دو پسربچة 6 و 8 ساله در خانوادهاي زندگي ميكنند. آنها اجازه دارند در جنگل نزديك خانه به گردش بروند و با بچههاي محلّه به بازي و تفريح بپردازند، مشروط برآنكه مقررات اساسي خانه را رعايت كنند. يعني قبل از ساعت 5 بعدازظهر در خانه باشند. نه پنج و پنج دقيقه و نه پنج و سه دقيقه بلكه ساعت 5. آنها هميشه اين قاعده را رعايت كردهاند.
يك روز دو دقيقه مانده به پنج، ماردشان نگران شد، زيرا هرگز اينقدر دير نكرده بودند و معمولاً حداقل ده دقيقه قبل از وقت معيّن بازميگشتند. سر ساعت 5، در باز شد و دو پسرك كوچك درحاليكه لباسشان پر از خار و خاشاك بود، خود را روي زمين انداختند و سرافكنده و نفسبريده گفتند: «مامان جون بموقع رسيديم؟ ما توي جنگل گم شديم.» مادر جواب داد: «درست سر ساعت آفرين به شما بچههاي وظيفهشناس.»
اگر آنها مقررات را زيرپا گذاشته بودند، نتيجة هولناك آن چه بود؟ اين بود كه آزادي باارزش خود را براي گردش كردن در خيابانهاي محل از دست مي دادند و مجبور بودند روز بعد را در خانه بمانند. جالب اين است كه اين بچهها به سابقة درخشان خود افتخار هم ميكردند.
فكر ميكنيد چه چيزي چنين تأثيري در ذهن اين اطفال گذاشته بود؟
چرا قاعدة وضع شده اينقدر براي آنها مهم بود؟
وجود قانون چگونه مادر را از درگير شدن در نبرد قدرت حفظ كرد؟
ثبات و دقت مادر در اين مثال موجب چه تفاوت و تغييري شد؟
به نظر شما، تمسّك موفقيتآميز به قاعدة وضع شده چگونه بر عزّتنفس اطفال تأثير نمود؟
به نظر نميرسد كه انگيزه قوي رعايت اين قانون ناشي از ترسِ ماندن در منزل به مدّت يك روز، بوده باشد. اين قاعده براي آنها معناي ديگري داشت؛ چون محدودة مجازشان را مشخص ميكرد و لهذا به طريق خودشان دوستش ميداشتند. همچنين احتمالاً علاقهمند بودند سابقة خوب خود را حفظ كنند. ثبات مطلق والدين چيزي بود كه آنها همواره ميتوانستند بدون تزلزل و ترديد، روي آن حساب كنند.
حكايت زير مثالي واقعي از كودكي است كه مقررات خانواده را آنچنان جذب نموده و دروني ساخته بود كه آنها را خارج از خانه نيز بهكار ميبرد و رعايت ميكرد:
خانوادة تام قاعدهاي اساسي براي او وضع كرده بودند مبني بر اينكه: «وقتي پس از يك روز نشستن، از مدرسه به خانه ميآيي، براي بازي بيرون ميروي و تلويزيون تماشا نميكني.» يك روز عصر مادر يكي ديگر از كودكان به مادر تام تلفن زد و گفت چقدر تحتتأثير كار تام قرارگرفته است و بعد حكايت كرد كه تام بعد از مدرسه به خانة آنها آمد. وقتي كه پسر وي تلويزيون را روشن كرد، تام به او گفت: «هر وقت خواستي بازي كني، من بيرون هستم. ما در خانة خود قانوني داريم كه بعد از شام تلويزيون تماشا ميكنيم.»
اطفال خردسال از وضوح مقررات خشنود ميشوند. يكي دليل آن اين است كه آنها ميدانند در اطاعت از يك قانون عملي، «خوب» به حساب ميآيند و اين امر، عزّتنفس آنها را تقويت ميكند. در زندگي آنان فضاي زيادي براي حق انتخاب آزاد وجود دارد و طرح فضائل ارزش و اهميّت اين انتخابها را ميداند و موردحمايت قرار ميدهد. اما وجود مقرّرات اساسي واضح و غيرقابل بحث، خطركردن و در مواقع و موارد ديگر بالي بگشودن و حركتي نمودن را، امنتر و راحتتر ميسازد.
- 2018 بازدید
ارسال کردن دیدگاه جدید